دانلود کتاب غریبه در شهر غلامحسین ساعدی pdf

نوع فایل
PDF
حجم فایل
6MB
فروشنده
cio
تاریخ انتشار
14 آگوست 2024
دسته‌بندی
تعداد بازدیدها
46 بازدید
30,000 تومان

دانلود کتاب غریبه در شهر غلامحسین ساعدی pdfدانلود کتاب غریبه در شهر غلامحسین ساعدی pdf را برای شما عزیزان آماده کرده است. «غریبه در شهر» اثر غلامحسین ساعدی یکی از رمان‌های برجسته‌ی ادبیات معاصر ایران است که به حوادث سال ۱۲۸۸ شمسی و اشغال تبریز توسط قوای روس می‌پردازد. این اثر، که در سال ۱۹۷۵ نوشته شد و نخستین بار در ۱۹۹۰ منتشر شد، نشان‌دهنده‌ی مهارت ساعدی در روایتگری و شخصیت‌پردازی است

معرفی کتاب غریبه در شهر

غلامحسین ساعدی با مهارت شگرف خود در دیالوگ‌نویسی و شخصیت‌پردازی، توانسته فضایی باورپذیر و تأثیرگذار خلق کند که خواننده را به قلب وقایع تاریخی می‌برد. این اثر، علاوه بر بررسی رویدادهای مهم دوران مشروطه و اشغال تبریز توسط قوای روس، لایه‌هایی از تحولات اجتماعی و فرهنگی آن زمان را نیز نمایان می‌سازد.

نقد و بررسی کتاب غریبه در شهر 

فضاسازی غلامحسین ساعدی در «غریبه در شهر» به شکل بی‌نظیری توانسته تنش، اضطراب و شک و تردید را در دل داستان جای دهد. شایعات درباره‌ی سرنوشت ستارخان و قیام امامقلی، همراه با حضور تهدیدآمیز روس‌ها، فضایی مملو از ابهام و سرکوب ایجاد می‌کند که خواننده را کاملاً درگیر جو آن دوران می‌سازد.

در بخشی از کتاب غریبه در شهر بخوانیم

سیل جمعیت یک مرتبه از حرکت بازماند و سکوت غریبی بر همه مسلط شد، مردم با تعجب همدیگر را نگاه کردند و بعد عده ای سرک کشیدند. چند صدا از گوشه و کنار بلند شد: «چه خبره، چه خبره؟» همهمه از اول صف بلند شد و آرام آرام به گوش همه رسید» «سالدات! سالدات!» رعب و وحشت همراه با آشفتگی و شجاعت در صورت ها دیده می شد، تا این که مرد جوانی خود را از درختی بالا کشید و با صدای بلند داد زد: «چند گروه سالدات سر کوچه ی لک لر جمع شدن!» مرد لاغری که علم بزرگی به دوش داشت جواب داد: «جمع بشین! دیگه کار از کار گذشته.» و کسی به اعتراض او توجه نکرد، مردی که بالای درخت رفته بود گفت: «از هر جا بریم، نمی تونیم به شاوه برسیم، سالدات ها و قره سوران ها سر تمام گذر هستند.» چند نفر پرسیدند: «پس چه کار کنیم؟» یکی از طلاب داد زد: «ما دیگه به مدرسه برنمی گردیم!» و ناطق جواب داد: «بریم مسجد شیخ ابولحسن.» و جماعت به طرف کوچه دیگری راه افتادند، عده ای پیشاپیش می دویدند، زن ها پشت بام ها جمع شده بودند و گریه می کردند و سر تکان می دادند. سر یک چهارراه دوباره مجبور شدند بایستند، کالسکه ای رد شد و از پشت پنجره، صورت تر و تمیز مرد پا به سالی پیدا شد که با حیرت و تعجب جماعت را نگاه می کرد. آن هایی که جلو صف بودند پرسیدند: «این دیگه کی بود.» علی اکبر با صدای بلند در جالی که مشت های گره کرده اش را بالا برده بود داد زد: «معلومه که کیه، ارفع الدوله خائن! داره می ره سراغ ینه رال که سور و سات برقرار کنه.» یک نفر داد زد: «پدر سگو باید کشت.» نفر دوم گفت: «به تلافی خونش تمام مردم شهرو می کشن. همه جا رو به آتش می کشند» چند تا از بچه ها خم شدند و چند تکه سنگ برداشتند و به طرف کالسکه پرتاب کردند، کالسکه به سرعت دور شد و بچه گربه ی ولگردی را زیر چرخ های خود له کرد.

عافیتگاه غلامحسین ساعدی

نمایشنامه جانشین غلامحسین ساعدی

خرید کتابهای غلامحسین ساعدی

کتاب ترس و لرز غلامحسین ساعدی

خلاصه داستان گاو از غلامحسین ساعدی

 

به این کتاب امتیاز دهید ?

ادامه مطلب

راهنمای خرید:
  • The file download link will be displayed immediately after payment.
  • The download link will also be sent to your email, so enter your email carefully.
  • An email may have been sent to your Spam or Bulk email folder.
  • Contact us if you could not download the file for any reason.