جزوه بان | بزرگترین و معتبرترین منبع دانلود کتاب های دانشگاهی، آموزشی و رمان
دانلود کتاب گاو خونی جعفر مدرس صادقی pdf را برای شما عزیزان آماده کرده است.«گاوخونی» اثر جعفر مدرس صادقی یکی از رمان‌های برجسته‌ی ادبیات معاصر ایران است که در سال ۱۳۶۰ نوشته شده و نخستین بار در ۱۳۶۲ منتشر شده است. این داستان با روایت اول شخص آغاز می‌شود و با تعریف یک خواب از زبان راوی، خواننده را به دنیایی سیال میان حال و گذشته می‌برد.
معرفی کتاب گاو خونی
«گاوخونی» اثری است که با نثری روان و تأمل‌برانگیز، به درونی‌ترین لایه‌های احساسات انسانی پرداخته و خواننده را به سفری میان خاطرات، فقدان و هویت می‌برد. جعفر مدرس صادقی با مهارت خود، فضایی بین خواب و واقعیت خلق کرده که در آن، شخصیت اصلی با گذشته‌ای که همچنان در ذهنش زنده است دست‌وپنجه نرم می‌کند.رابطه‌ی عمیق با پدر، پیوند ناگسستنی او با خاطرات، و تنش‌های روحی ناشی از مهاجرت، در این اثر به‌طرز ملموس و تأثیرگذاری به تصویر کشیده شده است. این روایت، نه‌تنها درباره‌ی فقدان، بلکه درباره‌ی چالش پذیرش، رهایی از گذشته، و عبور از مرزهای ذهنی نیز سخن می‌گوید.
نقد و بررسی کتاب گاو خونی
«گاوخونی» با روایت نوستالژیک و روان‌شناختی خود، یکی از آثار تأثیرگذار جعفر مدرس صادقی محسوب می‌شود که در آن حسرت، فقدان و پیوند عاطفی میان گذشته و حال به‌زیبایی به تصویر کشیده شده است. شخصیت اصلی درگیر خاطرات پدر و زادگاه خود است و نمی‌تواند از آن جدا شود، که این وابستگی احساسی، یکی از محورهای اصلی داستان محسوب می‌شود.
در بخشی از کتاب گاو خونی بخوانیم
زن خوبی بود. تا پیش از ازدواج، خیال می کردم که هیچ زنی به خوبی و خوشکلی او وجود ندارد. اما درست از روزی که ازدواج کردیم، دیدم دیگر به آن خوبی و خوشکلی که خیال می کردم نیست. زن های زیادی به آن خوبی، به خوبی او و خیلی بهتر از او بودند، که زن من نبودند. اما این که به این سرعت با او ازدواج کردم مال این نبود که فکر می کردم بهترین و خوشکل ترین زن دنیا بود. مال این بود که از بچگی دلم می خواست مال من باشد و از وقتی که دیگر به من محل نمی گذاشت هیچ باورم نمی آمد که روزگاری مال خودم باشد. و وقتی که دیدم به این آسانی دارد مال خودم می شود، چطور می توانستم با او ازدواج نکنم؟ پدرم می فهمید و می گفت: «تو دیگه اون پسر سابق نیستی.» چند بار این را گفت – با حسرت زیادی هم. انگار با این حرف می خواست بگوید دیگه این شهر اون شهر سابق نیست، این مغازه اون مغازه ی سابق نیست، این زندگی اون زندگی سابق نیست. این مردم، این هوا، این درخت ها، این خیابان ها، این کوچه ها – هیچ چیز مثل سابق نیست – حتی محله هایی که دست نخورده. گفتم بابا، بیا برگردیم. گفت این همه پول داده ایم که ما را بیاره تا اینجا – حالا توی می گی برگردیم؟ گفتم به جهنم که پول دادیم! آخه داریم کجا می ریم؟ باتلاق که دیدن نداره. گفت چطور دیدن نداره پسرم؟ همه ی زندگی ما تو این باتلاقه. هست و نیست ما، دار و ندار ما، ریخته این تو. همه ی آب هایی که به تن ما مالیده رفته این تو. آن وقت، تو می گی برگردیم؟ گفتم خب، حالا خود ما هم داریم می ریم این تو – شما هم همینو می خواهید؟ گفت به جهنم که داریم می ریم!
نقد کتاب گاوخونی
داستان گاو خونی در ماینکرافت
کتابهای جعفر مدرس صادقی
تاریخ بیهقی جعفر مدرس صادقی
نقد داستان گاوخونی
- The file download link will be displayed immediately after payment.
- The download link will also be sent to your email, so enter your email carefully.
- An email may have been sent to your Spam or Bulk email folder.
- Contact us if you could not download the file for any reason.
