دانلود کتاب سلوک محمود دولت آبادی pdf

نوع فایل
PDF
حجم فایل
5MB
فروشنده
cio
تاریخ انتشار
3 اکتبر 2024
دسته‌بندی
تعداد بازدیدها
36 بازدید
30,000 تومان

دانلود کتاب سلوک محمود دولت آبادی pdf دانلود کتاب سلوک محمود دولت آبادی pdf را برای شما عزیزان آماده کرده است. کتاب “سلوک”، رمانی است که توسط محمود دولت‌آبادی، یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان معاصر ایران، نوشته شده و برای نخستین بار در سال ۲۰۰۳ منتشر گردید. این اثر به‌وضوح با دیگر داستان‌های شناخته‌شده‌ی دولت‌آبادی تفاوت دارد و به‌خوبی مهارت بی‌نظیر این نویسنده در داستان‌نویسی را به نمایش می‌گذارد.

معرفی کتاب سلوک 

محمود دولت‌آبادی در کتاب “سلوک” ما را به همراهی با یک عاشق می‌برد که در مسیر عشق خود با فراز و نشیب‌های زیادی مواجه می‌شود. او به‌خوبی توانسته است تنش‌های میان عشق و نفرت را به تصویر بکشد و نشان دهد که چگونه یک احساس آتشین می‌تواند به نقطه‌ی مقابل خود تبدیل شود.این نویسنده‌ی برجسته، به بیان احساساتی می‌پردازد که در زندگی روزمره کمتر فرصت بروز پیدا می‌کنند و از عشقی سخن می‌گوید که گرد و غبار زمان، آن را به خاطره‌ای دور و محو تبدیل کرده است. این اثر با مهارت بی‌نظیر دولت‌آبادی در داستان‌نویسی، توانسته است توجه مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کند و به عنوان یکی از آثار مهم ادبیات معاصر ایران شناخته شود.

نقد و بررسی کتاب سلوک 

“سلوک” یک داستان وهم‌آلود و پیچیده است که با روایات موازی، زمان و مکان را به چالش می‌کشد. محمود دولت‌آبادی با استفاده از رمز و رازهای جذاب، مخاطبان را به دنیایی از احساسات و تفکرات عمیق دعوت می‌کند.

در بخشی از کتاب سلوک بخوانیم

به زنی می اندیشم که چون از درون من می رفت، یک چاه بی کبوتر در من به جا گذاشت از خود، یک چاه سرد و تاریک، همانچه در اصطلاح آسان می شود به لغت و گفته می شود خلاء. ستون درون من تهی خود را به جا گذاشته است و چه سرد و مبهم و تاریک است آن. تابش خورشید در ستون بلورین کجا و پژواک درد در پیچ های پر مخافت چاه؟ زن در نهان می گوید دوستم بدار! دوستش می داری. می گوید نه؛ دوستم بدار! دوستش می داری. می گوید نه، خیلی دوستم بدار! خیلی دوستش می داری. اما این کافی نیست. می گوید خیلی، خیلی، خیلی دوستم بدار! خیلی خیلی خیلی دوستش می داری. اما نه! ناگفته می گوید جانت را می خواهم؛ برایم بمیر! سر می گذاری و برایش می میری. جخ شیون می کند و به فغان در می آید، کنار افتاده ی تو زانو می زند، سرت را میان دست ها بر زانو می گیرد و نعره می زند که نمی خواستم بمیری، نمی خواستم. برخیز، برخیز و برایم بمیر!

 فهرست مطالب کتاب سلوک محمود دولت آبادی : 

  • سلوک محمود دولت آبادی

کتاب صوتی سلوک محمود دولت آبادی

نظرات درمورد کتاب سلوک

خلاصه کتاب سلوک

جملات زیبای کتاب سلوک

خرید کتاب سلوک دولت آبادی

 

به این کتاب امتیاز دهید ?

ادامه مطلب

راهنمای خرید:
  • The file download link will be displayed immediately after payment.
  • The download link will also be sent to your email, so enter your email carefully.
  • An email may have been sent to your Spam or Bulk email folder.
  • Contact us if you could not download the file for any reason.